Tuesday, March 25, 2014

فیلم (الف): هزاره های کویته؛ زندگی، عشق و ترس



نویسنده: ذکریا سرخوش
فیلم “الفتوسط شرکت دی فیلم به کارگردانی محمد مهدی عسکری و سناریو نویسی محمد مهدی عسکری و علیرضا سروری بتازگی در شهر کویته پاکستان ساخته شده و هم اکنون آماده اکران در کشور های استرالیا، سویدن و ناروی میباشد. مدیر تبلیغات این فیلم در سدد است تا زمینه نمایش آن را در کشورهای دیگر نیز فراهم سازد.

داستان این فیلم بر محور چهار دوست صمیمی که همه دانشجو هستند می چرخد. دست مایه این فیلم تاثیر امواج جدید مدرنیزاسیون و فرهنگ غربی را بر نسل جوان هزاره به نمایش میگذارد. این فیلم تغیر و تحول مسایل اجتماعی را در زمینه شبکه های اجتماعی و استفاده از آن به تفصیل شرح میدهد. از میان نقش آفرینان، میثم شخصیتی است بسیار آرام و خلاق، او به صورت ماهرانه لحظه ها را در قالب شعر به تصویر می کشد.
شاید دوری او از عشق اش باعث شده است که میثم تخیلات اش را با واژه ها تلفیق دهد، و شعر بسراید، او بی صبرانه منتظر بازگشت نامزدش از آمریکا است تا این عشق نهفته را به او تقسیم کند.

سجاد بازیگر دیگر این فیلم است، شاید اورا شکارچی ماهر گفت که سعی دارد هیچ لحظه ی از تیر رس دوربین عکاسی اش دور نماند، او عکاس این گروه است. سجاد بیش از حد روحیه ی خود بالابینی دارد، او در کارهایش اغراق می کند و توقع بیشتر از آنچه لازم است را ازدوستانش دارد و همین باعث میشود دوستانش از او برنجد یا دست کم از او دوری کنند.
بر خلاف شخصیت سجاد، زیشان خود گذر و خیر خواه است، صداقت و مهربانی این شخصیت فیلم و لبخندی که همیشه بر لب دارد باعث می شودکه همگان به دیده ی اغماض به او بنگرند.شخصیت دیگر این داستان جواد است. جواد تصویر تجسمی عده ای از نسل جوان امروز است.
او همانطوریکه اهل کتاب است، همچنان در طول روز با چندین دختر از طریق اس ام اس، تلفن و فیسبوک در تماس است. زندگی این چهار دوست بجایی رسیده که بنیاد دوستی شان بخاطر غرور بیجا و حسادت به همدیگر سست و لرزان گردیده. در این داستان آنها مورد آزمایش قرار میگیرند تا معنای واقعی دوستی را درک کنند
منبع: سایت مردم هزاره

Saturday, March 22, 2014

احمد سردار هم رفت

سال نو 1393 هم در کشورم با کشت خون آغاز شد...

ازکشته شدن احمد سردار خبرنگار آژانس فرانس پریس....که در حمله تروریستی اخیر برادران 
رییس‌ جمهور طالبان درهوتل سرینا کابل....خشم خبرنگاران داخلی و خارجی............. و کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخت 
نمی دانم این دو کودک معصوم چه گناه داشتند... که در این حلمه جان شان را از دست دادن
طالبان و تروریست های وحشی با کشتن اطفال معصوم و زنان و مردان بی گناه ثابت کردند که انها  از رده انسانیت خارج هستند.
از صمیم قلب به خاک و خون افتادن 9 تن را به همه مردمان خوب و انسانهای  و با وجدان  وطنم تسلیت عرض می کنم.
روح شان شاد و یاد شان گرامی باد



طالب کسیت؟

طالب کسی است که اول « خر» اش کرده اند و بعد « سگ دیوانه» اش ساخته اند...مبارزه با او در دو خط باید صورت بگیرد : سگ دیوانه را در حالی که بر مردم حمله کرده است باید کُشت و خر را باید آدم کرد...هیچ کسی حق ندارد که از کشتن انسان و حیوان حرف بزند و باید قبل از حتا حرف زدن از کشتن عاطفه را در خود کشت اما راه دیگری کجاست؟ با خر میتوان کنار آمد ، سگ عادی را میتوان رام کرد اما سگ دیوانه کم از کم همین حالا علاجی غیر از کشتن ندارد...اما اما اما مهمتر از آن مبارزه با « خرسازی» است...فقط طالب نیست که فکرش منجمد است...هرکس که فکر میکند فقط او « برحق» است و دیگران اگر مثل او فکر نمیکنند باید کشته شوند یا به زور همباور او شوند « طالب» است...چه ریش داشته باشد چه نکتایی....
پ.ن: از خر و سگ به خاطر بهره برداری از نام شان پوزش میخواهم: عرعر...عو عو!

نبشته: سمیع حامــد

میان هر نفسی که می کِشم

میان هر نفسی که می کِشم
همهمه ای ست
که از همه پنهان
از تو چه پنهان
میان هر نفسی که می کِشم
تو هستی !
که می کِشم تو را
که می کُشی مرا
بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید : مگر تو هم غزل می گویی ؟
گفتم : په نه په ! فقط رباعی دارم
چه کسی میگوید دوری سردی می آورد ؟ 
وقتی که هنوز با یادت بند بند وجودم گرم می شود

امسال نیز گذشت

نبشته: نسرین
امسال نیز گذشت..سالی که از بهارش پیدا بود که به بدی ِ سال ِ قبلش نیست..
سالی که سال ِ تحول بود و اندیشه..سال ِ عشق بود و جاودانگی..خدای را شکر!
برایت سالی آرزومندم که سالها بعد بهترین سال ِ عمرت  بخوانیش..


برای ِ توی ِ عزیز و هر که در قلب ِ تو جای دارد عشق می خواهم و محبتی جاودانه...عشقی که بی توقع می بخشد از خود و در این بخشش زیاد می شود نه کم..
برایت لحظاتی  می طلبم که هر ثانیه اش پر از امید و شادی باشد ..لحظاتی که در زمان ِ خود، دلت را مالامال از لذت کند و در آینده خاطراتی شوند که لبخند می آورد بر لبانت..
برایت روحی سرشار از معنویت و عمق می طلبم تا با آن به اوج ِ انسان بودن ِ خود رسی..بالهایی از اندیشه که از فرشتگان برترت کند..
برای ِ دنیایت دیوارهای فروریخته و آسمانی آبی می خواهم..هوایی  پر از بوی ِ گل های  بهاری ..
برای تنهاییت ،همدم و برای ِ سکوت ِ لبانت ،ترانه ء شادی..برای ِ غمهایت صبوری و برای ِ دستهایت گرمای ِ عشق  می خواهم..
سال ِ نو بر شما و عزیزانتان مبارک باد..

شب ِ آخر ِ سال 92



Wednesday, March 19, 2014

لحظه تحویل سال 1393

گر بهار بیاید

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93
لحظه تحویل سال 1393
- لحظه تحویل سال 1393 هجری شمسی در ساعت 21،20،00  به وقت کابل روز پنج شنبه 29 حوت ماه 1392 مطابق با 18 جمادی الاول 1435 و 20 مارس 2014 خواهد بود.
- سال 1393 هجری شمسی برابر با :
سالهای 2014/15 میلادی ، 1435/36 هجری قمری و 3752 زرتشتی می باشد.
 نام سال : اسب

Monday, March 10, 2014

سیزده سال بعد از تخریب،جای خالی بوداها

عکس دویچه وله
سیزده سال از تخریب تندیس های بودا در بامیان توسط طالبان می گذرد. هنوز هم کار قابل ملاحظه ای برای بازسازی این اثرهای ارزشمند تاریخی انجام نشده است. مقامات محلی از فروپاشی بقایا و جای خالی بوداها هشدار می دهند.
عکس دویچه وله

هنوز هم برخی از گردشگران خارجی و داخلی برای دیدن جای خالی این تندیس ها به بامیان می آیند. زمانی بامیان مرکز گردشگری افغانستان بود. عکس قبل و بعد از تخریب بوداها.
عکس دویچه وله

جایزه سال "آلمان و فرانسه" را دو زن افغان به دست آوردند

آلمان و فرانسه برای نخستین بار به مناسبت روز بین المللی زن، به دو زن فعال افغانستان جایزه دادند. آمنه حسنی و شریفه دانش سرور جایزه "زن سال 2014" را به دست آوردند. دویچه وله در این نوشته به معرفی آمنه حسنی می پردازد.


Sunday, March 9, 2014

درود و سلام به روح هردو قسیم...!

همه گی رفتنی است. قسیم ها نیز مانند دیگران رفتنی بودند؛ اما رفتن ها و وداع کردنِ با دنیا، سیاست و بالاخره همه چیز یکسان نیست، مثلیکه رفتن قسیم و قسیم متفاوت از هم دیگر بود. قسیم با قسیم از اول تا آخر از هم متفاوت بودند و حتی مرگ قسیم و قسیم نیز از هم تفاوت فاحش داشت. بایستی برای یکی از قسیم ها دل سوزاند و حداقل از کارهایش تمجید کرد و از آن به سترگی یاد کرد؛ برای دو مبارز و دو افتخار آفرین دوگونه واکنش و ماتم چرا؟ در مرگ قسیم فهیم سه روز ماتم عمومی اعلان می‌شود و درفش ها در داخل و خارج به حالت نیمه برافراشته قرار داده می شود؛ اما مرگ قسیم اخگر برای کسی اهمیت ندارد بجز اینکه فعالین اجتماعی و اخگر شناسان، به این امر بپردازند.


به هر صورت هردو قسیم در یک زمستان با دنیا و داشته‌های آن وداع گفت و به دیدار خدا شتافت. زندگی کردن، خندیدن، درد، مبارزه و رفتن هردو قسیم تفاوت های زیادی دارد. یکی از قسیم ها در تمام طول زندگی‌اش فقر، گرسنگی و فعالیت های مدنی را با جان و دل خریدار بود و قسیم دیگر، اما در اوج تمول، سیری و لذت زندگی اش را گذراند. برای یکی از قسیم ها با شهروندان محروم، ضعفا و فقرا غم شریکی کردن یکی از افتخارات‌اش بود، ولی قسیمِ دیگر در جمع اغنیا و عوامل قدرت خانه کرده بود. درد یکی از قسیم ها عدم کارگزاران جدی، متخصص و متعهد در دستگاه دولت بود و جوی سیاسی، تیکه داری قومی و عقب ماندگی ادبیات سیاسی رنج‌اش می‌داد؛ اما قسیم دیگر هیچ درد و رنجی نداشت و در ناز و نعمت زندگی نمود تا اینکه خدایش او را رنجاند. قسیم اولی یکی از بنیان‌گذاران جامعه ی مدنی در افغانستان است؛ اما قسیم دومی عنوانی بنیان گذار غصب / غضب کردن بیت المال و ملکیت های ملی را در افغانستان یدک می‌کشد. یکی از قسیم ها از طریقت خوبی پیکار استفاده می کرد؛ او از اول تا آخر با قلم اش شمشیر زد و با تعقل و تساهل در ستیز با رقیب برآمده بود؛ اما قسیم دیگر در مرحله ی اول پیکارهایش از توپ، تانک و خمپاره حظ برد و در مرحله ی دوم، با ساختن شهرک، کاخ و قصر رقیبان‌اش را عقب زد.
این زمستان چه زمستانی بود که قسیم ها را از مردم افغانستان گرفت. چرخ نیلگون بالاخره قسیم اخگر و قسیم فهیم هردو مبارز، جهادی و خلق کننده گان افتخارات در افغانستان را از میان ما گرفت. قسیم اخگر، در حال حسرت، نا داری و تنگدستی با این جهان خداحافظی کرد. او حتی پول تداوی اش را نیز نداشت و در اخیر برای دفن و کفن اش نگران بود؛ اما، قسیم فهیم، سود سرمایه اش بیشتر از بودجه ی یکساله‌ی افغانستان است و متمول ترین مرد در افغانستان بود.

نبشته:سخی خالد

آثاری از نگارستان هاتف

هنر در جامعهء رشد می کند که: دارای سنت ذوقی، آزادی، و عقلانی می باشد.

امروز شنبه(8 مارچ) شاهد رونما شدن اولین مجموعه آثار هنری استاد حسن علی هاتف و هنر جویانش را تحت عنوات« آثاری از نگارستان هاتف» بودم.
سخنرانان این مجلس:
1_استاد عبدالغفور ربانی.
استاد ربانی روی موضوع ارتباط تنگاتنگ هنر با طبیعت، هنر با تاریخ، هنر با جامعه و بسا موارد دیگر سخنان خویش را ایراد نمود.
وی اشاره کرد که چگونه هنرمند با هنر نمایی اش زیبایی طبیعت را نشان می دهد، چگونه هنر رابطهء تنگاتنگ با تاریخ انسانی دارد و اینکه چگونه هنر واقعیت های جامعه را بیان می کند...

2_ اسد کوشا.
اسد کوشا هم چنان از ارتباط تنگاتنگ هنر و هنر نقاشی با طبیعت، تاریخ ، جامعه و از دیدگاههای متفاوت هنر را مورد بررسی قرار داد.
3_استاد حسن علی هاتف.
ایشان شرحی از کارهای هنری خویش برای مخاطبین داد.
4_ جناب احمد علی کهزاد.
آقای کهزاد از برگزاری این قسم محافل ابراز خشنودی نمود. وی گفت: در جای که خشونت و دهشت افتخار باشد ما مردم هنر دوست و دانش پرور به علم و دانش افتخار می کنیم.

زندگی نامهء استاد حسن علی هاتف.

وی متولد سال 1342 ه.ش در قریه اوتقول ولسوالی جاغوری در یک خانواده دهقانی می باشد.
مکتب ابتداییه را در ده خود خواند اما با روی کار شدن هفت ثور 1357 و آغاز جنگ های مجاهدین در سال 1358 مکتب ها از بین رفته و تخریب شد.
او در اثر نا هنجاریهای داخلی راهی دیار هجرت یعنی ایران شد.
مدت پنج سال در ایران ماند، او در پهلوی کارهای شاق، درس مکتب خود را تا صنف دوازدهم به اکمال رسانید.
هم چنان در کلاسهای نقاشی نیز داخله گرفته و مدت دو سال را آموزش نقاشی دید، ولی به لحاظ مهاجر بودن موفق نشد که در دانشگاه هنر های زیبا در تهران شامل شود، مجبور شد که در آموزشگاه شخصی هنر نقاشی شامل شود.
بعدا در سال 1367 دوباره به وطن برگشت و کارهای هنری خود را آغاز نمود اما با روی کار آمدن حکومت طالبان او بازهم دیارش را ترک گفته، اما این بار رهسپار پاکستان گردید.

بشتر کارهای استاد به رنگ روغنی است. در زمینه سبک های هنری به سبک امپرسیونست ها و آثار سمبولیک و گرافیکس علاقه زیاد دارد.