ای چشم دنیا...
ای چشم دنیا دیدی ثمرم را
این زندگی ساده و آخر سفرم را
ای عشق تو دیدی یارم به کجا رفت
داغی به دلم ماند و مرا کشت و کجا رفت
ای عشق تو دیدی آن یار جوانم
جانم به لبم رساند و برد تاب و توانم
ای وای دل من-آزرده دل من
از غصه و غم خلقتم و آب گل من
تا کی درین دنیا تو با دیگرانی
هم تو نمی مانی و هم دنیای فانی
دوری به من و نزدک به هر بی وفایی
دیگر نمی خواهم که دانم تو کجایی
الله نگهدارت با هر آن که هستی
تکرار مکن با او این عهدی که بستی
خوش باش اگر شادی دور از من و بی من
رفتی و رفت با تو جان از بدن من
ای چشم دنیا...
No comments:
Post a Comment