Thursday, March 16, 2017

هزاره هویت تباری و قومی است


دکتر حفیظ شریعتی سحر
هرکه در خون و تبار با هزاره‌ها یکی است، هزاره است. پس هزاره‌های سنی، اسماعیلی و... هزاره‌اند. در طرف دیگر، هرکه به گویش هزارگی سخن می‌گوید، با فرهنگ، آداب و رسوم، باورها و ارزش‌های مردمی، فرهنگ‌شفاهی، دل‌بستگی عاطفی به سرزمین هزاره‌نشین، حس دلتنگی به این دیار، تاریخ، سرنوشت، آینده با هزاره‌ها مشترکند، هزاره‌اند. از این نظر، سیدهای هزاره، هزاره‌اند؛ ولو خودشان را اکنون سادات بخوانند. بر طبلی بکوبند که قوم جداگانه‌ایم. باشند. مادر سید مصطفی کاظمی در جوابم که پرسیدم  او کجا است. گفت: «آتی مه او دَ اوغانستان رفته».
سید پشتون، پشتون است و سید ازبک و تاجیک ازبک و تاجیکند. سید هزاره هم هزاره است. در تمام منطقه چنین است.
سیدهای هزاره در طول تاریخ مانند هزاره‌ها به خاطر مذهب و باورهای قومی و فرهنگی هزارگی‌شان رنج کشیده‌اند و تبعیض دیده‌اند. این رنج تبعیض و تعصب اکنون نیز ادامه دارد، چه خود را هزاره بدانند و چه ندانند.
من سید هزاره را هزاره می‌دانم. نه از نظر تباری بلکه از نظر قومی و فرهنگی و همان که گفته شد:«قوم مقوله‌ی تباری نیست، فرهنگی است.»
همین طور تمام شیعیان افغانستان در تقسیم‌بندی قومی در افغانستان هزاره‌اند. چون قوم یک مقوله‌ی تباری نیست. فرهنگی است. مذهب یکی از مقوله‌های فرهنگی است که در افغانستان شیعیانش هزاره‌اند.
سیدهای هزاره از نظر تباری عربند، از نظر قومی هزاره‌اند. به جدم قسم که غیر از این نیست. از سید جاوید بپرسید.
هزاره، هزاره است، می‌ماند. به نفع شیعیان دیگر است که خود را جدا نخوانند. گوسپندِ جدا از چوپان و رمه را گرگ می‌خورد.
باهم باشیم.
یاهو

No comments:

Post a Comment