رضا سرور
لندن روز بد و غمگین داشت. در قلب دموکراسی دنیا، یک معترض لت خورد، یک رهبر تحقیر و ذلیل شد و یک هویت بنام " ملت افغانستان" در مقابل چشم دنیا بی آبرو شد.
معترضان ادعای پیروزی دارند چون در تپنده ترین قلب دموکراسی دنیا جمع شدند، اظهار هویت کردند، پیوند شان را با کشور اصلی شان نمایش دادند و سیاست های دولتش را به چالش کشیدند.
رئیس جمهور غنی و تیمش احساس پیروزی میکند، چون شخص غنی تلاش زیاد کرد تا بحران را مهار کند، بدنیا بفهماند که او به حرف معترض سیاسی گوش میکند و آن را جزء از روند و پخته شدن دموکراسی میداند. اما در یکجای باریک کار، غنی و معترضین از مهار بحران ناکام شد، دست به دشنام، اهانت و زد و خورد فیزیکی زدند. دنیا با حیرت و نفرت نظاره کرد. ادبیات نفرین و اهانت به اقوام دنیای مجازی را پر کرد.
معترضین به خانه های شان رفتند، قصه ای اصلی که همان عدالت، توسعه و انکشاف متوازن است لاینحل ماند و دو قوم بزرگ و شریف افغانستان در برابر یک دیگر قرار گرفتند.
غنی هرکجای که فعلا است خشمگین، خسته و زخمی است و در فکر واکنش نشان دادن در افغانستان است. نمیدانم نزدیکانش که در مهار این بحران ضربه سختی به او زده است، فعلا چه مشوره برش میدهد، اما کامیابی و ناکامی آینده او با آوردن امنیت، عدالت و آشتی میان اقوام سنجیده میشود تا واکنش شخصی به این موضوع و موضوعات دیگر!
دنیا هنوز روی غنی حساب جدی دارد. او میتواند بعد از برگشتش مستقیم با معترضین صحبت کند و حتی به برچی برود و مردم خودرا قانع کند. رهبران بزرگ دنیا بعد از واکنش مناسب به این نوع بحران ها بزرگ و ماندگار شدند. هرنوع تصمیم عجولانه و انتقامجویانه، غنی را در قطار رهبران سوخته و منسوخ شده ای تاریخ افغانستان قرار میدهد. اگر معترضین در برچی به غنی اهانت کنه، تاوان بیشتر میکنه!
No comments:
Post a Comment