خلیل پژواک
چند روز فرصت داشتیم. زمانی برای استدلال، اقناع و دعوت باقی شهروندان برای پیوستن به صفوف معترضان. چند روز فرصت داشتیم برای برنامهریزی راهپیمایی. حالا زمان از دست میرود. دریغ من این است که در آین چند روز ادبیات همگرایی جایش را به تکههای حماسی رمکننده و دیگرستیزانه میدهد. ممکن است در جوش و خروش خواندن این تکههای حماسی کسی متوجه خشونت پنهان در آن نشود. اما واقعیت این است که زبان گفتوگو کم کم ناپدید میشود و این نگرانکننده است. من به عنوان یک ناظر و معترض دوباره دو پیشنهاد میکنم:
۱)در این سه روز آینده لازم است با تمام وجود و یکصدا تلاش کنیم که وجههٔ انسانی، مدنی و شهروندی این اعتراض حفظ شود. سیاست پلیدی که از راه بیشتر ساختن شکافهای اجتماعی به بقایش ادامه میدهد نباید صدای رسا و شکوهمند معترضان را خفه کند. آن زبان پلید هم زبان ما نیست، نباید فراموش کنیم. جنبش تبسم زیبا بود چون نه از ادبیات سیاسی مرسوم سیاست افغانی پیروی کرد و نه بر شکافها استوار بود و نه صدایش صدای نفرت و خودخواهی بود. آن جنبش شکوهمند بود چون زبان مدنی، صدای شهروندان و خواست خیزش متحدانه علیه شر مطلق(طالبان و تروریستها) را داشت. هرکسی از هرجایی، برای خودش در آن جنبش جایی میدید. همین کافی بود تا جنبش با کمترین هزینه تا دیوار دفتر رییس جمهور برسد.
۲)گاهی بعضی هیجانها و اشک غرور ریختنها آدم را بدبخت میکند. آنچه لازم است، سعهٔ صدر و خونسردی و هوشیاری است. ظرفیت ما باید آنقدر باشد که بتوانیم از دیدن یک گل در سرمای جانسوز زمستان، سرمست نشویم و جامه ندریم که بهار آمده است. هماکنون این هیجان اندک میتواند به تقابل بزرگی بینجامد. به فسبوک با دقت نگاه کنید! ما لازم است پارهای شادیها را نگهداریم. لازم است پارهای از تلخترین حرفها را فرو بخوریم. لازم است درد سیلیها را با شکیبایی و لبخند استقبال کنیم. اینها هزینهای است که ما برای پیروزی جنبش روشنایی میپردازیم. نه به معنای ترس است و نه نشانی از بیغیرتی، بلکه نشانهای پختگی سیاسی است و درک درست ما از خاصیت پیروزی که به سادگی و پرخاش و کمحوصلگی به دست نمیآید. بازیای است که برای بردنش، انعطاف و سختی و پایداری و در مواقعی حتا دست کشیدن از و نادیده گرفتن برخی نکتهها را، میخواهد. آب سرد بنوشیم و با چشمان روشنتر به سمت پیروزی برویم. اگر این جنبش به پیروزی رسید بیآنکه هزینهاش سر به آسمان بساید، دومین گام بلند برای بازگشت اقتدار قانون و شهروند، برداشته شده است.
اگر خط برق ترکمنستان از بامیان «باید» بگذرد، خواست ما نیز باید از مسیر اعتراض مدنی بگذرد.
No comments:
Post a Comment