Sunday, May 1, 2016

كارگران زندگي نمي كند


"من كار گرم، مثل تمام مردمِ كه كار مي كند و زنده مي ماند. تا ديروز كه درس مي خواندم، آرماني تَر نفس مي كشيدم. حالا كه در لأي كار و كارگري گم شده ام، هيچ آرماني در كله ام جوش نمي زند.
همين چند مدتِ چهار ماه كه تجربه كار گري را دارم، به حقيقتِ ممكن نزديگ شده ام."
صرف نظر از تحليل و كاوش جامعه شناختي "كار و كارگر"، ساده ترين شكل بيان حال يك كارگر جامعه ما همين عرض حال من است.
من كارگر ساده اي هستم كه در لأي نان و آب گم شده ام، حالا براي نان و آب روزانه كارگري مي كنم. واقعيت كار گرِ جامعه افغانستاني ما نهايت تلاش براي زنده ماندن هست.
كارگران جامعه ما؛ دچار ارباب زدگي خاص خود شده است. همين اربابان دست ساخته خود ما كارگران امروز مقدس شده است. 
من به خوبي مي توانم درد و رنج يك كارگر ساده جامعه افغانستاني را لمس كنم و بفهمم. رنج ما كارگران براي رضايت صاحب كار است نه براي مزد كه مي خواهيم بگيريم. در بستر اجتماعي كار امروز جامعه ما رضايت كارفر ما بيشتر از خلاقيت و استعداد كارگر اهميت دارد.
ميزان بالا رفتن گراف بيكاري امروز حد اقل بيشتر تقصير همين كج فهمي خود كارگر از حال و روزگار خود هست.
اعتماد به نفس يك كارگر افغانستاني زير صفر هست، كه هرگز نمي تواند ذهنيت انتقادي و نقد و اعتراض داشته باشد. كارگر افغانستاني نمي تواند اعتراض كند، چون اعتماد به نفس ندارد، همواره براي رضاي كارفرمايش كار كرده، نه به أساس خلاقيت و استعداد كاري اش.
كارگران كه حقيقت به اندازه حقيقت وجود خدا نيز هست، هرگز به معناي خويشتن نرسيده است. كارگران محروم ترين قشر در جامعه انساني در طول تاريخ بوده است.
من يكي فكر مي كنم روز كارگر نه مبارك است و نه ميمون و نه به تبريك گفتنش مي ارزد. تا زماني كه ارزش كارگر و استعداد و خلاقيت هايش ضرب صفر مي شود هيچ ميمون نيست.
تنِ كارگر راوي رنج هاي بي پايان يك تاريخ پر از بي عدالتي هست. وقتي به روزگار كارگر كمي به دقت مي بيني يا زوم مي كني شكِ نبودنِ عدالت كه فقط كارفرمايان از آن صحبت كرده اند، به يقين بدل مي شود.
هيچ عدالتي در كار نيست تا كارگر ارزش خودش را نمي شناسند. بستر كار در اجتماع ما با دستان كارفرما هموار مي شود، اين خودش حامل پيام رنجي تاريخ يي زيستن كارگري هست كه هميشه مهر تأييد بدون فهميدن به آن گذاشته است.
كار و كارگر دو رنج تاريخ بشر است كه هرگز كارگر براي خودش اين رنج را نبرده است. تاريخ و خدا گواه است كه كارگر زندگي نمي كند.
هركسي‬ كه بيشتر يا كمتر از من كار گر بوده مي فهمد كه روز كارگر زماني مي تواند ميمون باشد كه معيار رابطه ما و كارفرماي مان خلاقيت و استعداد نهفته كارگر براي اجراي كار باشد.
روز كارگر زماني ارزش تبريك گفتن دارد كه مزد يك كارگر بي منت به وقتش داده شود.

پویا رضایی

No comments:

Post a Comment