چند
دقیقه پیش داکتر شریعتی به من زنگ زد و جریانی را برایم تعریف کرد که به راستی
شوکه ام
کرد، اما چنین برخوردی بعید از شخصیت استادان دانشکده ادبیات دری دانشگاه
کابل نیست.
جایی که همه بیسوادان و اجاره
داران جمع باشند توقعی بیشتر از این نمیرود.
داکتر شریعتی امروز کنفرانس
علمی خود را برای شامل شدن در کادر علمی این دانشکده ارایه کرده است که بدبختانه
با برخورد جدی و پر از تعصب مشتی بیسواد و جاهل برخورده است.
این انسانهای پست و گرگ های آدم
نما آنقدر این کنفرانس را به گند کشیدند که منجر به جنجال بزرگی در آن محیط شده
است و داکتر شریعتی بدون ادامه سالون را ترک نموده است.
این که چرا نمیخواهند انگیزه
های زیر را می توان برشمرد.
1- داکتر
شریعتی سند دوکتورای ادبیات پارسی دارد در حالیکه بیشتر استادان این دانشکده فقط
لیسانس دارند و توان برداشت شخصیت بزرگی چون شریعتی را ندارند و هراس از این دارند
که مبادا با آمدن او دانشجویان حتا ساعتی زیر درس آنها ننشینند.
2- شریعتی
نزدیک به 25 اثر ادبی و تاریخی پژوهشی چاپ کرده است در حالیکه استادان این دانشکده
حتی جزوه های درسی خود را از کتاب های دیگران کاپی میکنند. چشم شان برداشت نمیکند
که چنین شخصیتی موقعیت آنها را با دانش و دانایی خود خراب کند.
3- طبیعت
انسان است که حسود است و از خود بالاتر کسی را نمیخواهد و نمونهی کوچکش این موضوع
است.
4- داکتر
شریعتی هزاره است و آنها نمیخواهند که یک هزاره باسواد بالاتر از خود شان شامل
کادر علمی دانشکده شود.
5- شریعتی
یک ادیب و پژوهش گر خلاق است، اما استادان دانشکده ادبیات دری دانشگاه کابل بویی
از خلاقیت و ابتکار نمیبرند؛ لذا پزیرفتن چنین شخصیتی دانش و سواد آنها را زیر
سوال میبرد.
پس با این وجود وای به حال
دانشجویان این دانشکده که چنین استادانی دارند که دل شان پر از تعصب و مغزشان تهی
از دانش و سواد است.
و اما کدبان شریعتی! قامت رسایت
با این برخوردها خم نمیشود و دانش فراوانت خار چشم آنها شده است. تو تنها نیستی به
کوری چشم این بیسوادان ما همه با تو هستیم
بر گرفته از صفحه فیس بوک : پرویز قرین
No comments:
Post a Comment