Saturday, May 10, 2014

تعصب قومی در دانشگاه غزنی


آقای خموش رییس دانشگاه غزنی و استادان همتبارش برنامه ای را برای اخراج دانشجویان از دانشگاه غزنی روی دست گرفته اند.
آقای خموش از وردک است. اکثر استادان دانشگاه نیز از وردک استخدام شده اند.
این ملی گرایان قومیت محور در دانشکده اقتصاد و زراعت جزوه های پشتو تهیه کرده اند و با زبان پشتو سخن می کنند و فارسی گویی را نوع بیگانه گویی می پندارند ورنه وردکی فارسی می داند.

دانشجویان این شاگردان فکری فیخته، هتلر، احمدشاه ابدالی و اعضای انجمن تاریخ یا بهتر بگویم تحریف تاریخ در سرزمین پارسی گویان چون فردوسی بزرگ سنایی عارف هجویری و فرخی سیستانی و دیگران تحریم پارسی گویی می کند.

دانشجویان این مرکز "آپارتاید" و مظهر "ناسیونالیزم" با حیرت تکاندهنده اداره های قومی را یکی پس از دیگری باز می کنند، تا از این حالت رهایی یابند.
به جایی دیگری تبدیل شوند یا تاجیل بگیرند تا در فرصت یکساله زبان قومی را یاد بگیرند که همیشه خواسته های شان را تحمیل کرده اند.
با کله منارها
قتل عام ها
و....
از نام تحمیلی افغانستان تا سرود قومی
و اینبار جزوه ی درسی از آب پشتو بیرون آمد.

آری
نداند که ما را سر جنگ نیست
و گرنه مجال سخن تنگ نیست.
سخن حق، عدالت، نه گفتن علیه ظلم تاریخی
بر نیاکان من
و نسل خسته ام
از شهید زندان نشین چون سید اسماعیل بلخی
تا گاو سوار
تا عبد الخالق
این ها چه می خواستند؟!
در یک کلام "عدالت""
مزاری چه می خواست؟
عدالت!
عدالت اجتماعی
عدالت سیاسی
عدالت اقتصادی
و عدالت فرهنگی
و ما امروز خواسته ی دیگر نداریم!
ای کسی که خویشتن را استاد می پنداری
به زبان خودم با من سخن کن!
پیغمبر خدا به تعبیر قران"بلسان قومه" مبعوث می گردد!
و تو ای مدعی آگاهی و دانایی
دانایی ات را با زبان خودم به من بسپار
این حق من است
اقتضای عدالت فرهنگی است.
و دیگر
من می خواهم
دیدگاه اقتصاد دان با زبان من تبیین گردد.

نه به زبان تو
که هیچ نمی فهمش
و دیگر اینکه
تو از فارسی دری ترجمه کرده ای
و آنرا نه از ترجمه کتاب
بلکه از وبلاگ یک دانشجویی ایرانی
و به زعم خویش و. به قول خویش "چپتر" تهیه کرده ای!
و من نمی خواهم
ترجمه ترجمه ترجمه را بدون فهم ترجمه در لای دستکولم بگذارم!
و چیزی از آن فهم نکنم.
آیا می فهمی؟!
خسته شدم از این مدرک بگیران جهل پرور

به امید پیروزی عدالت
م م صحرا کابل


No comments:

Post a Comment