Tuesday, April 1, 2014

نخستین فضا نورد افغان کیست؟


عبدالاحد مومند

عبدالاحد مومند، پس از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ به اتحاد جماهیر شوروی رفت و در رشته خلبانی هواپیماهای جنگی تحصیل کر
اتحادشوروی در ۱۹۸۸، یکسال پیش از خروج نیروهایش از افغانستان تصمیم گرفت یک شهروند افغانستان از مرکز فضایی بایکانور در قزاقستان به فضا بفرستد.


عبدالاحد مومند اولین افغانی بود که برای این ماموریت انتخاب شد.

از طرف راست - عبدالاحد مومند همرای والیری پولیاکوف در سفینه هوایی


بایوگرافی عبدالاحد مومند:

عبدالاحد مومند فرزند یک کشاورز است.

در روستایی در ولایت غزنی در مرکز افغانستان زاده شده و در کابل تحصیل کرده است.
وقتی کودک بود شب‌ها با پدرش در مزرعه می‌نشست و به فضا و ماه و ستاره‌ها نگاه می‌کرد که روشن‌تر از هر جای دیگر بود.

روزها با عبور هواپیماها آرزو می‌کرد روزی خلبان شود و هواپیماهای مسافربری را هدایت کند.

زمانی که نظامیان حزب دموکراتیک خلق در افغانستان قیام مسلحانه کردند، به زودی تعداد بیشتری از جوانان را برای تحصیلات عالی به اتحاد شوروی فرستادند.
احد نیز یکی از آنها بود که در آنجا خلبانی آموخت ولی برای جنگنده‌های جت.می‌گوید وقتی تحصیل می‌کرد، هرگز تصور نمی‌کرد روزی خلبان جنگی شود.


نخستین افغان در فضا


سال ١٩٨۸ اتحاد شوروى سرانجام پس از ده سال نبرد و سرکوب در افغانستان تصمیم می‌گیرد تا نیروهایش را از این کشور خارج کند ولی پیش از آن باید یک ماموریت مهمی را به انجام برساند؛ فرستادن یک افغان به ایستگاه فضایی میر.

یک تصمیم سیاسی که باید ظرف ۹ ماه انجام شود و آموزش فضانورد گزیده شده که حسب معمول دوسال است، در زمان بسیار کمتری نهایی شود.
از میان چهارصد داوطلب و افراد انتخاب شده دو نفر به ماسکو فرستاده می‌شوند تا در روند آموزش سهم بگیرند.
عبدالاحد مومند و محمد دوران و در مرحله نهایی کسی که همه آزمون‌ها را موفقانه پشت سر گذشتاند و باید به فضا می‌رفت، عبدالاحد بود.
بیست و پنج سال پیش زمانى که شوروى‌ها برای فرستادن یک فضانورد افغان به ایستگاه فضایی میر برنامه‌ریزى کردند، براى بسیارى از مردم افغانستان یک ماموریت غیر قابل لمس و دور از باور بود.

آن زمان هر عملى براى قهرمان‌سازى در افغانستان تحت شعاع تبلیغات منفى قرار مى‌گرفت و تصور مى‌شد پوششى براى تغییر اذهان مردم این کشور و جهانیان در زمینه اشغال نظامى است.


هفت شب و روز در 'میر'


زمانی که یوری گاگارین نخستین فضانورد جهان از افغانستان دیدار می‌کرد، گفت: "دیر نخواهد بود که یک افغان هم به فضا برود."

در آن وقت عبدالاحد، دانش آموز مکتب حبیبه کابل بود.

او حتی تصور هم نمی‌کرد که آن افغان می‌تواند خود او باشد.

بیست و پنج سال پیش وقتی او مامور رفتن به فضا شد، ولادیمیر لیاکوف فرمانده پرواز او بود.

اعضای تیمی که با آقای مومند به فضا رفته بودند

فضانورد افغان همراه با او هفت شب و هفت روز در فضا بودند و دو روز هم همسفر فضایی؛ در ایستگاه فضایی'میر'.
او با سایر فضانوردان ماموریت‌ خود را پیش برد. کار فضانورد افغان، عکاسی از سرزمین کشورش برای تحقیقات مربوط به معادن، آب، زلزله‌شناسی و سایر مطالعات زمین‌شناسی بود.
برای عبدالاحد تماشای زمین از فضا دل انگیز بود.

او می‌گوید: "هیچ سیاره‌ای مثل زمین زیبا نبود."

برای او زمین مثل خانه مشترک همه ساکنان این کره به نظر رسید. آن وقت در سرزمینش جنگ ادامه داشت و احد از همان ایستگاه پیامی برای پایان جنگ در کشورش فرستاد و از جهانیان خواست که مردم کشورش را برای رسیدن به صلح کمک کنند.

 دوری از کشور


احد پس از آنکه در ۱۹۸۸ از فضا برگشت به عنوان قهرمان ملی شناخته شد.

او اولین فضانورد افغان شد و اولین مسلمانی که قرآن را به فضا برد.

رئیس جمهور نجیب‌الله در ایستگاه فضایی 'میر' با او صحبت کرد و گفت آرزو می‌کند کاش او هم می‌توانست کشورش را از فضا ببیند.
عبدالاحد درفرودگاه کابل با استقبال گرمی روبرو شد و به زودی به یک چهره آشنا برای همه تبدیل شد که پیوسته رسانه‌ها با او در تماس بودند و داستان رفتن به فضا را منتشر می‌کردند.


احد هفت شب و هفت روز در ایستگاه فضایی میر؛ ماند
اما دیری نگذشت که او از کانون توجه افتاد و حتی مدتی بدون شغل ماند تا اینکه به عنوان معاون وزرات حمل و نقل تعیین شد.
سه سال پس از نخستین سفر فضایی اش در ۱۹۹۲، کشورش دچار هرج و مرج شد و احد ناگزیر شد به عنوان یک چهره شناخته شده به امنیت خود و خانواده‌اش بیاندیشد.

او خواست برای زمان کوتاهی به هند برود.بلیط‌های دوطرفه‌اش را هنوز با خود دارد.
این سفر راهش را به مهاجرت درازمدتی باز کرد. او به آلمان رفت و آنجا در گوشه کوچکی از شهر اشتتگارت، به عنوان محاسب به کار آغاز کرد و بیست و پنج سال همانجا ماند.

او در آلمان با همسرش بی‌بی گل که روزنامه‌نگاری خوانده و دو دختر و یک پسرش زندگی می‌کند.

در مهاجرت زمان زیادی به عنوان یک فرد عادی و کمتر شناخته شده زندگی‌اش را پیش می‌برد. در بیست و پنج سال گذشته هرگز نتوانست به کشورش برگردد.


دیدار دوباره


همراه با جینی نارتون، تهیه‌کننده برنامه و جنیت بلرد، کارگردان به دیدار احد رفتیم.

احد بیست و پنج سال پس از پرواز به فضا حالا به مرد آرام و کم‌حرفی بدل شده است.

خاطرات گذشته و یادگارهای سفر را با خود دارد.

نسخه قرآن را که به فضا برده بود، همین چندی پیش همسرش از کابل آورده اما لباس‌های فضایی‌اش را از موزه‌ای در کابل در سال‌های نود و در جریان جنگ و هرج و مرج بین گروه‌های اسلامگرا به غارت برده‌اند و روشن نیست دست کیست و در کجاست؟

روزنامه‌ها و مصاحبه‌هایش را همراه با مدال‌ها و افتخارات نظامی‌اش محفوظ نگهداشته است.
بخشی از برنامه مصاحبه بی‌بی‌سی برای تهیه یک مستند تلویزیونی، رفتن به مسکو و کابل است.
در مسکو در شهر ستارگان، جایی که اولین دختر او به دنیا آمد، با ولادیمیر لیاکوف دیدار می‌کند و یادهای آن زمان را زنده می‌کند.

در کابل محمد دوران را که حالا ژنرال و مرد شماره اول نیروی هوایی افغانستان است، می‌بیند.

ساعتی را که پیش از پرواز به او اهدا کرده بود، به دست دوست نظامی‌اش می بیند و از خاطرات دوران آموزش مشترک و سال‌های دوری با هم حرف می‌زنند.


آیا مردم او را به یاد دارند؟

در کابل بسیاری او را به یاد دارند و همه می‌خواهند به دیدارش بروند.


آقای مومند با خانمش و سه فرزندش
تلویزیون‌ها او را دعوت می‌کنند و صبح و شام روی صفحه تلویزیون‌ها ظاهر می‌شود.
حتی رئیس جمهور حامد کرزی دوبار با او ملاقات می‌کند و به او می‌گوید با آنکه در آن زمان مجاهدین علیه شوروی می‌جنگیدند، ولی خبر رفتن عبدالاحد به فضا برای همه افتخار آفرین بود و برای شخص او نیز.
در کابل در یک سازمان نوبنیاد فضایی افغانستان جمعی از جوانان و کودکان دور احد جمع می‌شوند و او را به عنوان یک ستاره و قهرمان‌شان می شناسند.
احد می‌گوید با دیدن این جوانان، او به آینده افغانستان امیدوار می‌شود.
به ویژه که آنها از تعصب و مشکلات متعدد قومی، زبانی، گروهی و سمتی خود را کنار می‌گذارند و می‌خواهند افغانستان خانه مشترک همه باشد.


منبع: بی بی سی فارسی


No comments:

Post a Comment