وقوع فاجعة فرهنگی در برگزاری امتحان کنکور ولایت غزنی؛
تاریخ انتشار: پنج شنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۲
نویسنده: محمدحسین فیاض
امسال
برگزاری امتحان کنکور در ولایت غزنی، اما و اگرهای زیادی داشت و این نوع برگزاری،
از وقوع یک فاجعه فرهنگی و به صورت آشکار از یک توطئه و دهنکجی، علیه مردم معارف دوست
هزاره و دیگر باشندگان معارفدوست غزنی حکایت میکند.
- 1. قرار
بود امتحان از ساعت 9 صبح برگزار شود، اما باوجود سردی هوا، دانش آموزان، بلا
تکلیف مانده و در ساعت 4 تا 5 بعد از ظهرکه هوا تاریک شده بود تا آن جای که
برگهها
قابل خواندن نبوده، برگزارشد!
- 2. طبق
قانون، زمان امتحان کنکور از دو ساعت تا دونیم ساعت است و در این جا یک ساعت
بیشتر وقت وجود نداشت
- 3. مکان
برگزاری، نامناسب و مسخره آمیز بود، زیرا در فضای برفی و باز و سرد برگزار شد
- 4. هنگام
توزیع کارت دانشآموزان، پولیس در یک اقدام غیر اخلاقی
و تخریبی، سه تن از دانشآموزان را به اتهام حمل مواد انفجاری،
بازداشت کرده و جوّ روانی منفی ایجاد کرد
- 5.
تشریفات بیمورد و زمانکش ـ با آن کمبودی وقت ـ مانند سخنرانی والی و محمدعلی اخلاقی
نمایندة پارلمان، اضافی و کاملاَ غیر منطقی بود.
- 6. در
کل، شکل و زمان برگزاری امتحان از جهات مختلف، غیر علمیو توهین به معارف و نسل فردای جامعه بود.
یکی
از شاهدان صحنه به نام «غلام رضا امید» در صفحه فیس بوکش در این رابطه نوشت:
1 -
کمبود فورم کانکور که این نکته را شدیداً انتقاد کردیم و هیئت برگزارکننده کانکور
آن را پذیرفتند
2 -
تاریک بودن فضای امتحان، این نکته نیزبصورت جدی از رییس پوهنتون غزنی پرسیده شد و
ایشان پذیرفتند
3 --
کمبود وقت که برای برخی دوستان حدود یک ساعت بیشتر وقت داده نشده بود. این نکته
نیز از جانب هیئت پذیرفته شد.
4 -
بی ادبی و خرگری هیت کانکور که برخی از شاگردان را مثل خر با لگد زده بود و
برخی از شاگردان را بدون مورد تلاشی کرده بود. این نکته نیز ازجانب هیئت کانکور
پذیرفته شد.
نکات فوق
بصورت کتبی از جانب والی غزنی امضا شده و جمع ما آن را دنبال خواهیم
کرد.
محمدعلی
اخلاقی، یک تن از وکیلان غزنی و عضو هیئت برگزاری کنکور در مصاحبهای
گفته است:
«یکی از
مشکلاتیکه روز جمعه وجود داشت این بود که در یکی از سایتها دفترچه سؤالات خیلی
دیر توزیع شد و آخرین دقایقی که قانوناً باید سوالها حل شده و تسلیم داده میشد
تازه از راه رسید. با توجه به کوتاه بودن روز و طبق مقرره تحصیلات عالی که باید
بعد از گرفتن دفترچه سوالات به شرکت 2 ساعت و 40 دقیقه وقت دارند، ولی با وجود
سرمای هوا و نبود نور این دانشجویان عملاً متضرر شدند زیرا در آنجا نه برقی در نظر
گرفته بودند و نه آبی وجود داشت.»
وی در
توجیه نا رساییها و کوتاهیهای بی شما رمیگوید:
«من در مقابل عمل انجام شده قرارگرفتم...»
بنابراین
چند پرسش اساسی وجود دارد:
چرا این
وضعیت پیش آمد؟ کارشناسان وزارت تحصیلات عالی چرا بررسی لازم و دقیق ندارند؟
مقامات ولایت غزنی چرا زمانی که جای مناسب نداشتند، وضعیت را گزارش نداده و اعلام
آمادگی کردند؟ چرا پولیس به جای تأمین امنیت، خود جوّ روانی منفی ایجاد کرد و نسبت
به توهین آشکارخود به مردم هزاره، چرا به موقع عذرخواهی نکرد؟
در این
میان، وکیلان پرادعای غزنی کجا بودند که قضایا را پیگری نکرده و نسبت به مشکلات
احتمالی، هشدار ندادند و پس از وقوع فاجعه کجا گم و گور شدند؟ حالا نتیجة این
کانکور چه خواهد شد؟ و سر انجام چه باید کرد؟
پاسخها تا حدودی روشن
است و آن این که مجموعهای از کسانی که یاد شد، مقصراند و تعصب و تبعیض سیستماتیک
همواره علیه هزارهها اعمال شده و به شکلهای مختلف اعمال میشود.
از کوزه همان تراود که در اوست و هرچه ما از وزارت تحصیلات عالی و نوع برخورد
تبعیض آمیز حکومت با مردم معارف دوست هزاره و دیگر اقوام معارف دوست غزنی بگوییم،
کم است. بنابراین، آزموده را آزمودن خطاست و بارها جریان انحصارگر در نظام حاکم،
کارشکنیها کرده و خواهد کرد. لذاست که مسئولین و
نمایندگان مردم ما از ماهها پیش باید آمادگی گرفته و باید مترصد اوضاع میبودند
و با توجه به موقعیت و حساسیتهای غزنی، طرح و برنامه میدادند و خود از یک هفته پیش در
غزنی مسقر میشدند.
روشن است
که در این میان، مسئولیت وکیلان غزنی بیش از همه سنگین بود و هست و هیچ توجیهی از
سوی آنها قابل قبول نبوده و نیست و حتا به خاطر این
فاجعه عظیم فرهنگی، جا دارد همه استعفا کرده و بیش از این شرمندة نسل فردای جامعه
خود نشوند.
از ژنرال
قاسمیو عرفانی که اربابقمندان اند، از لحاظ تخصصی، انتظار زیاد نمیرود.
از علی زاده، شاه جهان، چمنشاه اعتمادی، هماسلطانی، نفیسه عظیمیو شاگل رضایی که چندان ژیست
فرهنگی نمیگیرند و حرفی هم برای گفتن ندارند، نیز زیاد انتظار نمیرود.
اما از قیوم سجادی، عارف رحمانی و محمدعلی اخلاقی که ادعای بیش از توان شان دارند،
باید خیلی انتظار داشت. اگر عنوانهای آکادمی و دهنپُرکن داکتر و ماستر و کارشناس
فرهنگی را باخود یدک نمیکشیدند ما در حد خودشان سخن میگفتیم و به همان میزان توقع
داشتیم. اما اکنون مانده ایم در برابر این شترمرغان سیاسی چه بگوییم؟ نه فرهنگی
کارا هستند و نه سیاسی تأثیرگذار.
اگر این
وکیلان، زرّهای درایت میداشتند و نسبت به نیازهای موکلین شان احساس مسئولیت میکردند،
این فاجعه فرهنگی در غزنی رخ نمیداد.
جناب
اخلاقی در یادداشت فیس بوکی و مصاحبه اش با یکی از رسانهها تلاش کرده، وضعیت
را تا حدودی طبیعی جلوه دهد و موضوع برگزاری کنکور به زمان دیگر را غیر ممکن
دانسته است. از جناب ایشان میپرسیم کدام گزینه به نفع نسل قربانی جامعه ما بود؟ امتحان
دادن در بدترین شرایط و نتیجة کاملاً غیر قابل قبول یا برگزاری کانکور در زمان
دیگر؟ گرچند ایشان با تکیه بر نظرات اعضای شورای ولایتی و ... برگزاری امتحان
کنکور در زمان دیگر را غیر ممکن میداند. از ایشان میپرسیم، شورای ولایتی را چه کار به امتحان کانکور؟ در بین شان
کدام کارشناس فرهنگی صاحب نظر در این مورد پیدا میشود که الف در جگر داشته باشد؟
نمیدانم چرا در کشور ما همه چیز به شور غیر مسلکی سپرده میشود.
نمیدانم
واقعیت امر چه است و چه راهی را میتوان پیشنهاد کرد و از متخصصان امر و حاضر در صحنه میخواهم
که قضیه را جدی پیگیری کنند تا این حق کشی و بی عدالتی، جبران شود. در این رابطه
یکی از عزیزان در یادداشت فیس بوک خود نوشته:
«پیشنهاد
میکنم برای جبران این بیعدالتی وزارت تحصیلات عالی باید
نکات زیر را در نظر بگیرد:
1 -
باید به تناسب وقت تلف شده دانش آموزان، به نمره آنها اضافه شود زیرا
برگزاری دو باره کانکور در زمان کنونی میسر نیست، چون راههای مواصلاتی اکثر ولسوالیها با غزنی مسدود
گردیده است
2 -
عاملان این توطیه و کسانی که در ایجاد این مشکلات دست داشته اند شناسایی و به پنجه
قانون سپرده شود
3 --
باید از دانشجویانی که توسط ممیزان تحقیر و توهین شده است معذرت خواسته شود
4 --
باید یک پروسیجر مشخص جهت جلوگیری از تکرار این گونه حوادث برای سالهای بعدی از
طرف وزارت تحصیلات عالی ساخته شود
5 -
وزارت تحصیلات عالی باید با کسانی که برخورد غرض آلود و متعصبانه دارند برخورد جدی
نموده و از ساحات اکادمیک کشور دور سازد
6 -
پولیس غزنی نیز باید به خاطر اتهام واهی و ایجاد نگرانیها و فشارهای
روانی از تمام دانش آموزان غزنی معذرت بخواهد»
حالا این
میدان و این صاحب نظران محترم و وکیل صاحبان غزنی و وزارت تحصیلات عالی تا ببینیم
راجع به این حقکشی و بیعدالتی و یا فاجعة فرهنگی چه میکنند.
منبع: جمهوری سکوت
No comments:
Post a Comment