حادثه دیروز کویته

هنوز این کودک شیرخوار است ،ولی دشمنان بشریت

بجای شیر خون دادند

هنوز این کودک شیرخوار است ،ولی دشمنان بشریت

بجای شیر خون دادند،

این زخمها واین ناله های زخمی ها وفریاد های جگرخراش وارثین شهدا، و این دود که ناشی از پیکر های سوخته اطفال ،نوجوان ، زن ، وکودک بر فضای شهر می پیچد دلم را می گیرد ونفسم را منبقض میکند..

ومرا از فرسنگ ها مسیر دور باخودش نزدیک ونزدیک تر می سازد، تا جای که صدای شیون عزیزان که جگرگوشه های خود را در این حادثه ضد بشری از دست داده اند می شنوم ودرد های زخمی هارا با جان ودل حس میکنم. وتمام وجودم بطپیش می یاید..

بدن های سوخته ودود شده چنان حزن انگیز است که مرا یارای دید آن نیست ،

از دیشب تا حال صد بار از خوابم پریدم..

خوابم نمی برد..ونمی برد..

ای خواهر ! وای برادر!

چه میشود کرد؟ انسان های که با افکار واهی وضد بشریت دل خوش است.وحتی کشتار همدیگر را جشن می گیرند، وبر غم و اشک همدیگر می خندد، ازین حیوان دوپا چه انتظاری میتوان داشت؟

دل آدم از هرچه که انسانیت است می گیرد،

دل آدم میشود که ازین جامعه نام نهاد انسانی کوچ نمایند وبجنگل ها پناه ببرند..

تا دیگر شاهد پرپر شدن ودود شدن عزیزانش نباشند...

  نبشته :علی مهرجویی