نویسنده: محمد عارف منصوری
منبع: سایت جاودان
او با چشمان نافذ، چهرهى آرام و خونسرد، كم حرف مى زند اما شمرده و دقيق. كمتر در رسانهها ظاهر ميشود و بدون سر و صدا، برنامههايش را عملى مىكند. نه چون رئيس جمهور بىربط مىبافد و هذيان گفته، صداهاى عجيب از خود مىكشد و نه همچون رئيس اجرایی خوش لباس، مؤدب و بى ميل به كار اجرايى و راحت طلب است.
در حاليكه يك پايش چون يونس قانونى مىلنگد، اما در مغايرت با وى، از انرژى و تحرك قابل ملاحظه، براى گسترش ساحه نفوذ و حيطه قدرتش برخوردار است.
بر خلاف كرزى كه مردكى ساده لوح و برون گراست. نه تنها درونگرا و مرموز است بلكه مزور و محيل نيز است. به مشكل ميتوان گرايشات، اعتقادى، سياسى، قومى و جناحى او را استمزاج نمود.
در سالهاى اخير سير صعودى قدرت را هر چند آهسته اما پيوسته پيموده و امروز در كليدى ترين سمت در ساختار قدرت تكيه زده است. با اين اوصاف او كيست و با اين همه ظرافت و ظرفيت دنبال چيست؟
حنيف اتمر باشنده اصلى ولايت لغمان و وابسته به جناح پرچم حزب دموكراتيك خلق بود. موصوف سابقه كار در چارچوب وزارت امنيت دولتى (خاد) رژيم كارمل و نجيب را در كارنامهاش دارد.
مراحل ابتدايى مسلك استخبارات را در مركز تعليم خاد و زير نظر مشاوران روسى در داخل كشور و مراحل متوسط را در كورسهاى كوتاه مدت زير نظر آموزگاران KGB در تاشكند و مسكو فراگرفته است.
گفته ميشود يك پايش در جنگ با مجاهدين آسيب ديده كه با عصا حركت مىنمايد. با پيروزى مجاهدين كشور را بقصد پاكستان ترك گفته، در موسسات مدد رسانى كه پوششى براى فعاليت هاى استخباراتى كشور هاى غربى بود، جذب شده است.
از طريق همين مؤسسات به لندن رفته است و زمزمه هايى از روابط نزديكش با MI6 استخبارات كشور بريتانياست.
متعاقب توافقات بن به كشور برگشت. ذريعه اشرف غنى و سازمان هاى خارجى به كرزى معرفى شده بحيث وزير احياء و انكشاف دهات در كابينه ى كرزى تؤظيف گرديد. موصوف در دوران تصدى اين وزارت متهم به سوء استفاده از برنامه همبستگى ملى ( ملى پيوستون ) است.
با گرم شدن روابطش با كرزى، عهده دار وزارت معارف گرديد كه بالوسيله ى كمكهاى سازمان يونسكو و دونر هاى خارجى، شبكه ى وسيع مافيايى از بستگان و دوستانش را در آن وزارت ايجاد نمود.
اتهام مكاتب خيالى و تشكيلات غير واقعى در ساحات ناامن از اتهامات اين دوره ى كارى اوست. با جلب اعتماد بيشتر كرزى، بجاى ضرار احمد مقبل در وزارت داخله تؤظيف گرديد.
اتفاقات نادرى كه در اين دوره از كارش بوقوع پيوسته، كشاندن دامنه ى جنگ و نا امنى و انتقال دسته هاى طالبان از جنوب به شمال كشور است. سرانجام با سوء قصد ناكام طالبان عليه كرزى در مراسم رسم گذشت، همراه با امرالله صالح از پست وزارت داخله استعفاء داد. از آن زمان به بعد در رابطه ى تنگاتنگ با اشرف غنى قرار گرفته، مقدمات پيروزى او را در انتخابات روى دست گرفت.
مهندسى انتخابات پرچالش اخير، زمينه سازى ائتلافها، سازمان دادن معاملات سياسى و تقلبات گسترده در صندوق هاى رأى از دستآورد هاى بارز اوست. او مديرى زيرك، مذاكره كننده ى ماهر و معامله گرى واقعبين است. او يكى از معماران اصلى تيم تحول و تداوم است.
تئورى تشكيل تيكت انتخاباتى با محوريت پشتونها با جناحين قوم ازبيك و هزاره، زاده ى تفكر قومگرايانه ى اوست. نقيصه ى عدم موجوديت تاجيكها را در معامله ى سريع و نقدى در دوبى با احمدضياء مسعود، حل نمود.
او بود كه پيمان امنيتى با امريكا را امضاء نمود. براى كاهش تسلط فرماندهان غير پشتون در شمال، زمينه ى رشد و پا گرفتن دسته جات طالبان را در ولايات شمال مساعد ساخت.
او نه تنها شبكه ى وسيعى از افسران عاليرتبه و رؤساى امنيت دولتى رژيم قبلى را در محوريت رئيس جمهور و مركز توحيد و قوماندانى اعلى جمع نموده بلكه حلقه ى بزرگى از فرزندان سياستمداران، رهبران جهادى، قوماندانان مطرح را در شوراى امنيت گرد آورده. كه با مرگ هر يكى، فرزندان شانرا كه دست آموز خودش است، در جغرافياى قومى اش گماشته، در خدمت خويش دارد.
اوست كه بلافاصله بعد از ختم غائله انتخابات و از اولين روزهاى آغاز بكار حكومت وحدت ملى، عرق جبينش نخشكيده، آستينش را براى يكسره كردن قدرت در ارگ و محدود نموده شركاى تيمى و حكومتى بالا زد.
مشوره ها و راهكار هاى اوست كه رابطه ى دو شريك قدرت را شكراب نموده، رئيس اجرائيه را چنان منزوى و از متن قدرت به حاشيه رانده است كه بار ها صداى اعتراضش بلند شد. برخى تصور مى كنند او بازوى نيرومند اشرف غنى در پيشبرد امور است. حال آنكه او گرداننده و از جايگاه مربى و مرشد غنى عمل مى نمايد.
بمنظور زهر چشم نمودن جزاير قدرت جهادى و استحكام پشتوانه ى نظامى ارگ و اجراى مانور هاى امنيتى در شهر كابل، چندى قبل طرحى را مبنى بر ايجاد واحد بيست هزار نفرى واكنش سريع در پايتخت با اسلحه روسى و پشتوانه ى مالى قطر به رئيس جمهور پيشنهاد نمود و سفر هايى را در اين زمينه به مسكو نمود كه مقدارى از اين سلاحها در شمال به اختيار طالبان نيز قرار گرفت.
– او بود كه با بلاك نمودن حسابات مالى شركتهاى متعلق به والى بلخ و مطالبه ى ماليات چندين ساله ى معوقه ى آن از ذريعه ى اكليل حكيمى، نه تنها زمينه ى معامله ى او را با ارگ مساعد ساخت، بلكه بعنوان ابزارى از وى بر عليه دوست و متحد ديروزش عبدالله نيز استفاده نمود.
– او بود كه بعد از عقيم شدن سوءقصدش عليه معاون اول رياست جمهورى، با توطئه احمد ايشچى دوستم را از جايگاه دوم قدرت به حصر خانگى كشانده تا مرز محاكمه و احتمالاً تبعيد تضعيف نمود.
– اوست كه امرالله صالح يكى فعال ترين كدر هاى تيم اصلاحات و سرسخت ترين منتقد نظام را در خدمت ارگ آورده به پست نمايشى و سمبوليك قانع نمود.
– اوست كه اسم يكى از سركش ترين ماجراجويان و شورشگران چهار دهه ى اخير يعنى حكمتيار را از از لست سياه سازمان ملل حذف نموده، دست او را گرفته از مغاره ى تبعيد به شهر آورد.
او تئوريسن قبيله و ادامه دهنده ى واقعى راه محمد گل خان مومند در حال حاضر است كه به احيا و تحكيم حاكميت سنتى پشتونها و انتقال نرم و آرام آن از درانى ها به غلجايى ها مى انديشد.
او كه بنابر اتهام جمعيت اسلامى، ردپايش در سوء قصد عليه نخبه گان اين تنظيم جهادى ديده ميشود، در حال حاضر با چالش بزرگ مخالف رهبران جمعيت مواجه است. كنار رفتن او از سمتش يك از سه شرط اساسى جمعيتى ها در همكارى شان با حكومت وحدت ملى است كه تا هنوز ارگ، انعطافى در زمينه از خود بروز نداده است.
به باور اين قلم، رهبران جمعيت با ارائه چنين پيش شرطى با دشمن قسم خورده ى چون اتمر، نشان دادند كه اصول و قاعده ى بازى هاى سياسى و رقابت هاى جناحى را بخوبى بلد نيستند. و بجاى حريف، كرسى او را نشانه كرفته اند. غافل از آنكه، چه او در قدرت باشد و چه نباشد.
جمعيت با حريفى قدرتمندى چون اتمر مواجه خواهد بود كه با هر وسيله ى مى تواند زهرش را وارد نمايد. بهتر بود با مستند سازى دست داشتنش در انفجارات اخير، زمينه ى محاكمه و منزوى نمودنش را از چرخه ى قدرت فراهم مى نمودند.
او چنان مار خوش خط و خالى است كه بعيد نيست در صورت اصرار جمعيت مبنى بر كنار رفتن او از مشاوريت امنيت، با ژست و اداى رعايت مصالح ملى، داوطلبانه كنار رود و با اين عقب نشينى تكتيكى، جمعيت اسلامى را در موقعيت دشوارتر قرار دهد. زيرا او در حال حاضر علاوه بر حاميان پر و پا قرص خارجى، شبكه ى وسيعى را در بدنه ى حكومت در اختيار دارد.
رو بهمرفته چه او در قدرت باشد و چه نباشد، يكى از پر نفوذ ترين و مزور ترين سياست پيشه گان صحنه ى امروز كشور است كه امكانات وسيعى در اختيار دارد.