یادداشت سعید مددی
۱- همانگونه که اول گفتم، جنبش روشنایی باید اعلامیه بدهد و بگوید رفتار خشونتآمیز و قوممحور از جانب هرکس که باشد، مردود است و نمایندگی از ارزشهای که این حرکت به آن پایبند است و خودش را متعهد به ترویج آن میداند، نمیکند.
۲- همانگونه که دیدید، رئیسجمهور اشرفغنی با کلهشقی تمام از موضعاش دفاع کرد و گفت مسیر بامیان تنها به نفع صدهزار تن است درحالیکه از مسیر سالنگ شش میلیون شهروند مستفید میشوند. این یک دروغ محض است. او تلاش دارد در سطح جهانی وجهه مدنی و مشروعیت اعتراضات را زیر سوال ببرد. او از تریبونهای بینالمللی برای پیروزی در مقابل منتقدین داخلی خود استفاده میکند.
۳- آنچه در لندن اتفاق افتاد، فرصت داد تا بُغض خیلیها بشکنند. در دوهفته بسیاری برایشان بهانه داشتند که از جنبش روشنایی حمایت نکنند. بعضی گفتند که مصروف اند، بعضیها گفتند که نمیخواهند درگیر مسایل سیاسی شوند. حالا همانها در حمایت از رئیسجمهور اشرفغنی دهان گشوده و ادبیاتشان آنچنان که توقع میرفت، نیشدار و برخواسته از عصبیت قبیله است. برای مثال نوشتههای مجید قرار و غفورلیوال را در فیسبوک شان بخوانید.
۳- اینکه رئیسجمهور و حلقه اطرافیانش جمعی فاشیست و متعصب اند، واضح است. دفاع بیقید و شرط از او سهم گرفتن در تعصب و تمامیت خواهی است. نیاز نیست برای نکوهش عمل جعفر عطایی، از اشرفغنی یک قهرمان ساخت. او همان است که بود.
۴-قضیه لندن برای حلقه ارگ یک امر حیثتی شده و این امکانِ یک راهحل منطقی را کاهش میدهد. رهبران جنبش روشنایی باید از همین حالا فکر کنند که اگر خواستهای شان پذیرفته نشوند، چه میکنند. امکان اینکه تطبیق عملی انتقال خط برق از بامیان برای مدت نامعلوم به تعویق بیفتد، بسیار زیاد است.
۵- رهبران جنبش روشنایی باید تلاش کنند تا گردهماییهای که در هر جای به جز از کابل صورت میگیرد، انعکاس دهنده موقف معترضان کابل و ارزشهای این حرکت باشد. شعار دادن برای براندازی نظام و قطع کمکها امر نادرست است. اگرچه در حرکتهای مردمی ازین دست، مدیریت همه افراد امریست ناممکن و خطر تحریف پیام همیشه وجود دارد.
No comments:
Post a Comment